چطور اینستاگرام یک شبه رشد کرد؟
چطور اینستاگرام یک شبه رشد کرد؟ اینستاگرام هم اکنون بخشی از کمپانی بزرگ فیسبوک است و یک ساختمان از ساختمان های فیسبوک به عنوان ساختمان اصلی به اینستاگرام در سانفرانسیسکو تعلق دارد .
موسس اصلی اینستاگرام کووین کریجر بوده است . او لیسانس خود را از دانشگاه استنفورد گرفته بود و در سانفرانسیکو در یک شرکت توریستی کار می کرد و شب ها پس از ساعات کاری کدنویسی انجام می داد.
در همان زمان او اپلیکیشنی به نام burbn ساخت . این اپ برای به اشتراک گذاری موقعیت مکانی هر کاربر با دیگران بود .
دقیقا در زمانی که تنها راه ارتباطی مردم با هم هنوز از طریق متن و نهایتا صدا ( voice ) بود .
در آن زمان توییتر و فیسبوک وجود داشتند و او به این فکر می کرد که مردم چه موارد دیگری را به جز مواردی که در فیسبوک و توییتر وجود داشت را دوست دارند به اشتراک بگذارند .
او به فکر به اشتراک گذاری موقعیت مکانی و تصویر افتاد . پس اپلیکیشنی را ساخت و در اختیار دوستانش قرار داد و از آن ها خواست تا اپلیکیشن را در اختیار دوستان دیگرشان قرار دهند . تا آن را بررسی کنند و نظرات خودشان را با او در میان بگذارند.
پس از مدتی در یک مهمانی با دوستانشان قرار می گذراند تا ایده های خود را با دیگران برای جذب سرمایه گذار مطرح کنند .
کووین ایده burbn را در جمع مطرح می کند و شخصی به نام استییو وندرسن از ایده او استقبال می کند . آن ها برای جلسه ای قرار ملاقات می گذارند .
در روز جلسه همزمان با توضیحات کووین ، اپلیکیشن نیز توسط افراد مختلف در حال نصب شدن بود و آمار نصب آن بالاتر می رفت .
وندرسن از این موضوع خیلی متعجب می شود که در حین جلسه انها اپلیکیشن در حال نصب شدن بر روی دستگاه های کاربران مختلف بود .
لذا استیو مجاب می شود بر روی اپلیکیشن سرمایه گذاری کند به شرطی که کووین یک شریک برای کار کردن روی اپلیکیشن پیدا کند.
کووین نیز با شخصی به نام مارک آشنا می شود و انها کار خود را به صورت دو نفری بر روی اپلیکیشن ادامه می دهند .
در مدت زمان کمی در همان شرایط بحران اقتصادی آن ها موفق می شوند نیم میلیون دلار سرمایه دیگر نیز برای اپلیکیشن خود جذب کنند .
اما بعد از آن ایده رشد نمی کند ، آن ها همچنان هر ایده و تغییری که به ذهنشان می رسد را امتحان می کنند تا بتوانند پاسخگوی سرمایه ، سرمایه گذاران باشند. اما در اوج ناباوری به هیچ موفقیت چشم گیری دست پیدا نمی کنند .
آنها در آن زمان تنها ۱۰۰ کاربر داشتند لذا از کاربران نظرسنجی می کنند تا بدانند کدام بخش از اپلیکیشن بیشتر نظر مخاطبین را جلب می کند و کاربران در نظر سنجی ، بخش عکس را انتخاب می کنند .
کووین تصمیم می گیرد برای چند روز کار بر روی اپلیکیشن را کنار بگذارد و به مسافرت برود . او به مکزیک سفر می کند .
در همان سفر او متوجه می شود اشخاص تمایلی ندارند عکس های ساده و بی کیفیت خود را که بدون مهارت گرفته شده اند با دیگران به اشتراک بگذارند .
لذا تصمیم می گیرد فیلترهایی را به اپلیکیشن اضافه کند تا هر عکسی با هر کیفیتی بتواند با استفاده از این فیلترها زیبا تر شود و کاربران رغبت پیدا کنند تا عکس های خود را در اپلیکیشن به اشتراک بگذارند .
در همان مکزیک این ایده را به اپلیکیشن اضافه می کند و اولین عکس با فیلتر خود را با دمپایی و سگ خود در کنار ساحل گرفته و منتشر می کند .
در آن زمان به اشتراک گذاری عکس ها درفیسبوک ، از طریق کامپیوتر میسر بود و فیلتری برای آن ها در کار نبود . پ
س ایده جدید کویین مبنی بر وجود فیلتر ، به اشتراک گذاری موقعیت و استفاده راحت تر از گوشی به عنوان وسیله ای برای به اشتراک گذاری عکس ها موفقیت چشم گیری می توانست ایجاد کند .
شریک ها تصمیم می گیرند اپلیکیشن اینستاگرام را به صورت عمومی و در گوگل استور منتشر کنند . در زمان انتشار اپلیکیشن هر منتشر کننده اجازه دارد ۱۰۰ نفر را برای نصب اپلیکیشن در گوگل پلی دعوت کند .
آن ها تصمیم می گیرند به جای دوستان نزدیک خود و یا عکاسان حرفه ای ، گروه طراحان را برای منظور دعوت کنند و نه عکاسان را که هنوز نسبت به عکس خوب و بد و کیفیت آن بسیار تعصب داشتند .
در ۲۴ساعت اول ۲۵ هزار نفر اپلیکیشن را نصب می کنند .
همین موضوع و اینکه آن ها انتظار استقبال این چنینی را از اپلیکیشن نداشتند باعث می شود که اپلیکیشن و سرور آن پاسخگوی این تعداد از کاربران نباشد و اپلیکیشن کرش کرده و سرور آن ها نتواند پاسخگوی این تعداد کاربر باشد .
مهلکترین اشتباه آن ها این بود که به جای یک سرور واقعی ، از یک کامپیوتر خانگی در خانه برای این منظور استفاده می کردند.
به همین دلیل بلافاصله موج منفی عظیمی از نارضایتی بر علیه آن ها در توییتر راه افتاد .
آنها به سرعت شروع به ساختن سروری با قدرت لازم برای اینستاگرام کردند . سرمایه گذاران که میزان محبوبیت اپلیکیشن را در مدت زمانی بسیار کم دیده بودند ، درخواست های بسیار زیادی برای سرمایه گذاری بر روی آن می دادند .
در تجربه دوم پس از راه اندازی سرورها آن قدر سرعت دانلود و به اشتراک گذاری مطالب بالا و خوب بود که تمام مخاطبان را شوکه کرد .
در هفته اول آن ها می توانستند کاربران بسیار زیادی را جذب کنند و تنها در چند ماه اول ارزش کمپانی آن ها به ۲۴ میلیون دلار رسید . و ظرف مدت دو سال ارزش کمپانی به یک بیلیون دلار رسید .
و این طور بود که همه از خود می پرسیدند : چطور اینستاگرام یک شبه رشد کرد ؟ در واقع در پشت هر موفقیت یک شبه ، شکست های چند باره وجود دارد .
آن ها اعتقاد داشتند که اشتباهات بسیار زیادی داشتند که بارها می توانست باعث از بین رفتن کل کمپانی شود که هنوز حتی یک دفتر ساده نیز نداشت !
سیستم دومی که باعث محبوبیت آن ها شد آن بود که برخلاف فیسبوک آن ها توانستند صفحات افراد مختلف را هم به صورت عمومی و هم خصوصی تعریف کنند .
و این موضوع می توانست نظر همه نوع کاربری را جذب کند .
بعداز دو سال فیسبوک این کمپانی را خرید و تجربیات فیسبوک توانست به آن ها کمک زیادی بکند. در حال حاضر ارزش اینستاگرام به بیش از ۵۰ بیلیون دلار رسیده است .
در واقع اگر اینستاگرام به فیسبوک که رغیب اصلی آن محسوب می شد فروخته نمی شد ، فیسبوک با توانایی بالای خودش می توانست آن را کپی کرده و ازصفحه روزگار محو کند .
در نتیجه بهترین تصمیم آن بود که با فروخته شدن اینستارگام به فیسبوک موافقت کنند .
در واقع با فروخته شدن یک کمپانی ، آن کمپانی با تمام محتویات و کارمندانش می تواند ادامه دهد و تنها بخشی از یک شرکت بزرگتر می شود .
در وهله بعد اوباما در کمپین انتخاباتی خود از اینستاگرام استفاده کرد و باعث بالا رفتن ارزش آن شد .
در نقطه ای اما کاربران اینستاگرام شروع به ریزش کردند . آن ها به دنبال مشکل گشته و آن را در بخش قوانین حفظ حریم خصوصی پیدا می کنند .
جایی که آن ها بدون آنکه به آن توجه کنند و حتی محتوی قرار داده شده در آن قسمت را خوانده باشند تنها آن را از سایت ها و پلتفرم های دیگر کپی کرده و در اپ خود قرار داده بودند .
در این متن بیان شده بود که اینستاگرام مالک و صاحب عکس ها و محتواهایی است که توسط کاربران درآن قرار می گیرد و می تواند از ان ها برای اهداف خود استفاده کند .
که موجب نارضایتی کاربران و خروج آن ها از اینستاگرام می شد .
کووین بالافاصله از مردم عذر خواهی می کند و توضیح می دهد که این تنها یک اشتباه بوده و آن ها چنین مقصودی ندارند و همانطور که انتظار می رفت روند خروج کاربران از اینستاگرام متوقف شد .
شش سال بعد ، کووین و مارک به دلیل اختلافات عقیدتی برای مدیریت اپلیکیشن که با مارک زاکلبرگ مدیرعامل فیسبوک داشتند از اینستاگرام استفا دادند .